چنانچه بخواهید رهبری باجذبه باشد، ابتدا باید این جذبه را در خودتان پرورش دهید. رهبری توانایی جذب کسیست که شما بعنوان یک کارفرما یا مدیر یا پدرومادر، فرصتهایی به او پیشنهاد میکنید. و این موضوع یکی از بزرگترین چالشهای زندگی است.
آنچه در رهبری اهمیت زیادی دارد همانا بهبود و پالایش مهارتهای شما در این زمینه است. همه رهبران بزرگ پیوسته تمرین میکنند تا موثرتر باشند. بدین منظور این مهارتها را بخاطر بسپارید:
۱ . قوی باشید ولی بیادب نه.
در این گام باید بیاموزید که یک رهبر قدرتمند و باظرفیت و در دسترس باشید. برخی این موضوع را با بیادبی و جسارت اشتباه میگیرند که بهیچوجه حتی جایگزین خوبی هم نیست.
۲ . مهربان باشید ولی ضعیفالنفس نه.
نباید مهربانی را با ضعف اشتباه بگیریم. مهربانی به نوعی توانایی خاصی است. باید به اندازهای مهربان باشیم که حقیقت را بیان کنیم. باید به اندازهای مهربان و با ملاحظه باشیم که از خط مشی خود عدول نکنیم. باید به اندازهای مهربان باشیم که هر چیزی را همانطور که هست عنوان کنیم و خودمان را فریب ندهیم.
۳ . جسور باشید ولی قلدر نه.
جسارت شما را برنده میکند. برای ایجاد نفوذ، بایستی با جسارت مقابل گروه خود راه بروید. خاطیان را نشانه بگیرید و به سراغ اولین مشکل بروید و علت آن را جویا شوید.
۴ . فروتن باشید ولی ترسو نه.
با ترسو بودن به درجات عالی زندگی نمیرسید.برخی ترسو بودن را با فروتنی اشتباه میگیرند. فروتنی یکی از صفات روحانی است. احساسی همراه با خوف و شگفتی. آگاهی از روح و روان انسانی. درک این نکته که چیزی منحصر بفرد در مورد ذات انسان وجود دارد. فروتنی درک فاصله بین ما و ستارگان است و همزمان این احساس که ما بخشی از این لایتناهی هستیم. بنابراین فروتنی یک فضیلت است و ترس یک بیماری. ترس باعث رنج است. ولی بعنوان یک مشکل قابل درمان است.
۵ . غرور داشته باشید ولی خودخواهی نه.
غرور مثبت یعنی افتخار کردن به خود و شما را برنده میکند. غرور داشتن مایه بلندهمتی و جاهطلبی است. غرور داشتن لازمۀ زندگی در این جامعه است. غرور به شما انگیزه میدهد تا دست به عمل بزنید. اما کلید یک رهبر خوب شدن این است که مغرور و مفتخر به خود باشیم ولی خودخواه نه. به باور من بدترین نوع خودخواهی این است که خودخواهی خود را به رخ بکشیم. مثل این مورد که ما ندانیم که نمی دانیم یعنی جهل مرکب. در زمانه کنونی این نوع خودخواهی غیر قابل تحمل است. اگر شخصی باهوش و خودخواه باشد، تا حدودی میتوانیم با او کنار بیاییم ولی کسی که غافل و خودخواه باشد، دیگر بیش از حد تحمل ماست.
۶ . شوخطبع باشید ولی بدون نابخردی.
برای یک رهبر این موضوع مهمی است. در رهبری، ظرافت و شوخطبعی قابل قبول است ولی سبکسر بودن خیر. شوخیهای بجا قابل قبول است ولی نابخردی و نادانی خیر.
۷ . و آخرین مهارت، واقعبین باشید.
حقیقت را ببینید. خود را از عذاب در امان نگه دارید. زندگی را همانطور که هست بپذیرید. زندگی یکتا و بیهمتاست. برخی این موضوع را غمانگیز میبینند ولی من دوست دارم آن را بیهمتا ببینم. کل داستان زندگی یک چیز منحصر بفرد است. جالبانگیز است. و من دریافتم که کارمندان ماهری که برای یک رهبر، خوب کار میکنند در حالت کلی ممکن است برای یک رهبر دیگر، خوب کار نکنند. اما مهارتهای اساسی رهبری برای همه رهبران مفید و موثر است چه در محل کار، چه در جامعه، چه در منزل شخصی. پس بیایید واقعیت را ببینیم و بپذیریم و در صورت نیاز خود را اصلاح کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : ir-success.ir